Saturday, May 9, 2009

نقل مکان

می خوام از این صفحه سورمه ای کوچ کنم به یک صفحه سفید! آره بی وفا شدم! یاد اون بعدازظهر دلگیر و پر استرس درهتل پسیفیک هایتز سانفرانسیسکو می افتم که ناگهان یک نیرویی من رو کشید پای کامپیوتر که این صفحه رو ایجاد کنم. تازه یک روز بود که اومده بودیم ینگه دنیا و غم عجیبی همه وجودمو پر کرده بود. احساس می کردم اگه ننویسم خفه می شم و می میرم. از اون به بعد این صفحه به همدم روزهای سختم در یک شهر زیبا در غرب دور تبدیل شد... شبهایی بود که با گریه این صفخه رو پر می کردم از فکرای بزرگ و کوچکم، و ناگهان پشیمون می شدم و همشو پاک می کردم. اما این صفحه هممیشه بود، گوش می داد، با آرامش صبر می کرد که حتی هر دو سه ماه یکبار بیام و بهش سری بزنم ، و هیچوقت قضاوتم نمی کرد. این پرده سورمه ای به من پر و بال داد و محرم اسرارم شد...برای همیشه همینجا حفظش می کنم. اما دلم هوس یک صفحه سفید کرده که دیگه نتونم هیچ جا پشتش قایم بشم. فکر کنم دیگه قوی شدم!

ازت ممنونم که فضایی شدی براای اینکه عزیزانم منو بخونن و بفهمن و از شما هم ممنونم که با صبوری به خونه سورمه ای من سر می زدین! از این به بعد من رو اینجا بخونین
http://safaresarnevesht.persianblog.ir/

No comments: